پمپ بنزین | یاس تم
وصیت نامه | آلودگی هوا
چهل شاخص | موسیقی
کد قطرات شبنم-Http//wWw.20ToolS.cOm/
به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شهدا زنده اند و آدرس shahidezendeh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

کل مطالب : 12
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 3
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 9
بازدید سال : 737
بازدید کلی : 5335
به آسمان رود و کار آفتاب کند...

روزی مردی فقیر به حرم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام می رود و شروع به توسل به آن امام همام می کند و می گوید:یا امیر المومنین اوضاع مالیم نامناسب است، کمکم کن و ...

شب در عالم خواب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام را می بیند که به او می فرماید: فردا به فلان محله و فلان کوچه برو و بلند این جمله را تکرار کن:

"به آسمان رود و کار آفتاب کند"

صبح که مرد فقیر از خواب بیدار می شود با تعجب می گوید چه خوابی بود ولی تصمیم می گیرد که آن کار را انجام دهد؛ مرد به همان نشانی که حضرت فرموده بودند می رود و بلند آن جمله را تکرار می کرد؛ "به آسمان رود و کار آفتاب کند" که ناگهان مردی سراسیمه از منزل خود بیرون می آید و به مرد نزدیک می شود ومی گوید چه گفتی؟ مرد فقیر می گوید: "به آسمان رود و کار آفتاب کند" ؛ آن مرد گفت: چرا این جمله را تکرار می کنی؟ ولی مرد فقیر علت را نگفت؛ مرد دوان دوان به منزل خود رفت و با یک کیسه زر برگشت و آن را به مرد فقیر داد. مرد فقیر علت را پرسید که چرا یک کیسه زر به من می دهی؟ آن مرد گفت من یک شاعرم و یک شعر در وصف حضرت امیر المومنین علی علیه السلام سرودم اما به یک مصراع زیبا که رسیدم مصراع بعدی را نتوانستم ردیف کنم که تصمیم گرفتم هر کسی مصراع بعدی را بگوید نصف اموالم را به او بدهم و آن مصراع این بود: " به ذره گر نظر لطف بو تراب کند" و با این مصراع بیت کامل شد.

"به ذره گر نظر لطف بو تراب کند / به آسمان رود و کار آفتاب کند"

 

تعداد بازدید از این مطلب: 235
موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خداحافظ دنیا ...
سال بعد از عملیات " والفجر مقدماتی "، از دل خاک فکه، پیکر شهیدی رو پیدا کردند که اعداد و حروف نقش بسته بر پلاکش زنگ زده بود ...
ولی تو جیب لباس خاکیش برگه ای بود کوچک، که نوشته هاش رو با کمی دقت می شد خوند:

بسمه تعالی

جنگ بالا گرفته است.
مجالی برای هیچ وصیتی نیست…

تا هنوز چند قطره خونی در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم می نویسم:

به تو خیانت می کنند، تو مکن.
تو را تکذیب می کنند، آرام باش.
تو را می ستایند، فریب مخور.
تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن.
مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو.
همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش …
آنگاه از ما خواهی بود …

دیگر نایی در بدن ندارم؛
خداحافظ دنیا ...

 Image result for ‫خداحافظ دنیا‬‎

 

تعداد بازدید از این مطلب: 296
موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شب آرزوها

>> آقاي خاص <<
  ز خدا خواه که با لطف و کرم
از شیعه گشاید گره و رنج و ألم
و آن یار سفر کرده به صد عز و جلال
بینیم قمر روی مهش دور حرم

  لیلة الرغائب شب برآورده شدن حاجات است٫همه با هم:
"اللهم عجل لولیک الفرج"

Image result for ‫شب آرزوها‬‎

تعداد بازدید از این مطلب: 356
موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مذاکرات من و خدا 1+1

 1- خدایا: من لذت گناه راترک میکنم،

در مقابل تو تحریم لذت مناجات را از من بردار...

۲-خدایا :من کسانی راکه تو دوستشان نداری را ترک میکنم،
ودرمقابل تو لذت باخود بودن را به من بده...

۳-خدایا:من پناهگاه شیطان راترک میکنم،
 ودر مقابل تو پناهگاه امن خودت را به من بده...

امروز روزاول مذاکره است...
خدایا برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم،
و سانترفیوژهای گناه را که شیطان در وجودم برپا کرده یکی یکی وبا کمک تو از کار می اندازم ، هسته درونی ام را خودت غنی سازی کن ...

در کنار این که معترفم که " و ما توفیقی الا بالله" در عین حال معتقدم

آدم شدن حق مسلم ماست...!

تعداد بازدید از این مطلب: 349
موضوعات مرتبط: فرهنگی , علمی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رخت عزایم كو، رسیده فاطمیه

غصه بابا...

غصه حیدر ...

غصه حسن ...

غصه حسین ...

غصه زینب ...

غصه محسن ...

منم شدم غصه ای،روی غصه های  مادر  ...

شرمنده ام مادر که هر چه می کشی از ما میکشی و

ما هرچه میکشیم از در میکشیم

السلام علیک یا فاطمه الزهراء

تعداد بازدید از این مطلب: 363
موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


من «جهاد مغنیه هستم»؛ مذاکره می کنم!

شاید در نگاه اول، خیلی ارتباطی حس نکنید بین «من جهاد مغنیه هستم» و «مذاکره می کنم». اما این عبارت چه بخواهند و چه نخواهند، دو منطق اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دل خود نهفته دارد

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از تابناک،  شاید در نگاه اول، خیلی ارتباطی حس نکنید بین «من جهاد مغنیه هستم» و «مذاکره می کنم». اما این عبارت چه بخواهند و چه نخواهند، دو منطق  اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دل خود نهفته دارد و شاید اگر این عبارت کمی برایتان غریب است به خاطر غربت خود انقلاب اسلامی است در عصری که همه از یکسان شدن نه با هم،که با عده ای معدود سخن می گویند و اسمش را هم جهانی شدن می گذارند! معلوم است در عصر یکسان سازی هویت ها، هویت هایی که حرف برای گفتن و اصل و اساس دارند، غریب می نمایند! 


شاید باور نکنید؛ شاید تلخ باشدگفتنش  وشنیدنش!  خیلی از ما در درون این کشور، هنوز درباره این دو منطق،زیاد نمی دانیم و باز شاید باور نکنید و گفتنش تلخ باشد که آنکه به خوبی این دو مفهوم خاص سیاست خارجی انقلاب اسلامی را فهم کرده است؛دشمن درجه یک همین انقلاب اسلامی است؛ شاید درست حدس زده اید  وشاید هم نه! اما باید بگویم هیچکس به اندازه  آنکه دشمن همه ماست - سران رژیم صهیونیستی- این دو منطق خاص انقلاب اسلامی را درک نکرده اند! جهاد و دیپلماسی! دو منطقی که توامان غریبند در بین ما مردم! اما انقلاب اسلامی است دیگر. از همان ابتدا همان بنا بود که طرحی نو در بیافکند! 

شناخت خوب و کافی، آگاهی می آفرید و «چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا». آنکه دشمن همه ماست و آگاهی هم دارد،هر دم به بهانه ای به یکی از این منطق های توامان غریب انقلاب اسلامی حمله می کند! همه این ها اگر تلخ است؛ تلخ تر از آن، ما هستیم که در داخل ایران، یا این دو منطق را نمی شناسیم و یا بین این دو منطق جدایی قائلیم و با نگاه تقلیلی به انقلاب اسلامی، خود در مسیری می رویم که دشمن می خواهد! آنکه جهاد را نمی شناسد و نمی فهمد، به همان اندازه در عدم تحقق آرمان های انقلاب اسلامی تقصیر دارد که آنکه دیپلماسی را نمی شناسد. 

این روزها از گوشه و کنار، به تدریج عبارت جغرافیای مقاومت،بیشتر شنیده می شود.جغرافیایی که البته سرزمینی نیست وجغرافیایی هویتی است.جغرافیایی که عامل پیوندش نه خاک و سرزمین، بلکه آرمان های اساسی انسانی است؛ آرمانهایی که آنقدر جهان شمولند که از دایره هویت اسلامی هم فراتر رفته و به آرمان هایی بشری تبدیل گشته اند. آرمان هایی که در مصاف با زورمندان عالم که منطق ها را نمی شناسند؛  ابزارش جهاد است و شهادت.در جغرافیای مقاومت،هویت های محلی و قومی و مذهبی رنگ می بازد. گاه باید برای نجات کردهای کردستان عراق باید جهاد کرد، گاه برای ایزدی ها، گاه برای مسحییان عراق و سوریه و لبنان، گاه برای اهل سنت عراق و سوریه و لبنان و...  

از همان ابتدا، جهاد،منطق استوار انقلاب اسلامی بود. منطقی که سالها زمان لازم بود که نوری بتابد و تاریکخانه ذهن خیلی ها را روشن کند. 

فقط کمی دقت و تمرکز می خواهد تا بفهمیم حمله به جهاد مغنیه و همراهان لبنانی اش به همراه سردار رشید ایرانی و شهادت آنان، حمله به این منطق خاص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. حمله به منطق جهاد، برای جلوگیری از گسترش جغرافیای هویتی نوین مقاومت.  

این حملات البته ، آسیب می زند، اما نمی میراند، جهاد در دایره جغرافیای مقاومت، دیگر هژمونی خود را پیدا کرده است و خود را دارد شبان و روزان به رخ می کشد و با جهادهای جوان،جهاد ادامه دارد. 

این روز ها اما، آنکه همه ما را  دشمن می دارد،  در مقابل دیگر منطق استوار انقلاب اسلامی هم ساکت ننشسته است. در روزهای گذشته،باز هم، پرونده آمیا را گشودند و توسط دادستان پرونده، رئیس جمهور و وزیر خارجه را متهم کردند که آنان در مورد پرونده آمیا،با ایران ، بده بستان کردند. اگر چه رئیس جمهور و وزیر خارجه آرژانتین پاسخ دادستان را دادند، اما نکته جالب چند روز بعد اتفاق افتاد زمانی که جنازه این دادستان را در منزل مسکونی اش پیدا کردند.

دقت کنید ادعایی را علیه ایران مطرح می کنند و صاحب ادعا را به قتل می رسانند،تا توپ را در زمین ایرانیان بندازند و زبان ایران را در محافل بین المللی کوتاه کنند. برای آنکه انقلاب اسلامی را دشمن می دارد،همه جهادش باید نابود شود و هم دیپلماسی اش.جهادش را ترور می کند و دیپلماسی اش را قربانی ادعاهای بی اساس. 

اگر کمی دقت کنیم و به فرمانده جهاد و شهادت گوش کنیم،متوجه این معنا می شویم. آنجا که سید حسن نصرالله، به درستی حمله سران رژیم صهیونیستی به منطق دیپلماسی را به فراست دریافت وقتی در شب عاشورا گفت : « امروز این اسرائیل است که از مذاکرات هسته ای بین ایران وگروه 1+5 نگران است».  

اما چه باید گفت به برخی در داخل که قدرت این دو منطق را توامان با هم فهم نمی کنند.عده ای جهاد را  و عده ای هم دیپلماسی اش را. دو منطق توامان غریب انقلاب اسلامی را. آنکه فقط عزم جهاد دارد،انقلاب اسلامی را از دیپلماسی اa محروم کرده است و آنکه جهاد را نمی فهمد، او نیز، انقلاب اسلامی را از یک مفهوم بنیادین در سیاست خارجی اش محروم کرده است.

تعداد بازدید از این مطلب: 300
موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راهپیمایان کربلا به هوش باشید

راهپیمایان کربلا! به هوش باشید…
اگر میانه ی راه، مردی دیدید بلند قامت ، دلربا، 
با چشمهایی مهربان و نگاهی بس بزرگ،
اگر دیدید تمام راه خون می گرید،
اگر شیرخواره می بیند،
پای تاول زده می‌بیند،
دخترکی دست در دست پدر می‌بیند و دیگر تاب رفتنش نمی‌ماند…
اگر مردی را دیدید که دو برادر می‌بیند،
جوان در پشت سر پدر می بیند، 
یا زنان چادر به سر می‌بیند و فریاد گریه اش بلند می‌شود….
به رسم اعراب با معرفت،
آب بر پایش نه، بوسه بر خاک پایش زنید که مطاف ملائک است!
اگر دیدید مردی این چنین،
تنها و بی همراه ، قدم برمی داشت…
شگفتتان نباشد…
عمری است که تنهایش گذاشته ایم…
متی ترانا ونراک
*اللهم عجل لولیک الفرج*
 
دلتنگ آسمان حرم :
این روزها زیاد در شهر باد می وزد..
حتما میخواهد از راه دور،
سلام ما را به حرم برساند .. !

 

تعداد بازدید از این مطلب: 305
موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نامه ای به یک شهید

«بسم ربِّ الشهداء و الصديقين»

دوست دارم گمنام باشي و گمنام خطابت كنم، مگر نه اينكه گمنامهاي شهيد نظر كرده هاي زهراي اطهرند؟!

سلام شهيد گمنام؛

منم؛ سرخوش، سرخوشي كه هزار آينه تاريكي در دلش تلألؤ داشت. سرخوشي كه به بوي گناه سرخوش بود! چه روزهايي كه غرق در مرداب گناه، بي هيچ روزنه‌ي نيلوفري، بر روي جواني ام خطي از غلفت كشيدم! و اگر خداي بي كران آمرزنده‌ام لحظه‌اي، فقط لحظه‌اي پرده از همه چيز كنار مي زد و آشكار مي شد گناهانم، ديگر هيچ كس، هيچ كس حتي شاخه‌اي از علفهاي هرز، حتي پست ترين موجودات هم مرا بي تاب نمي آوردند!

و چه بگويم از نعمتهاي بي انتهاي خدايم در فراق من؟!

او به انتظار نشسته است با چشمي اشك و چشمي خون و مدام صدايم مي زند: «سرخوشم ! سرخوش نازنينم  ! بيا، بيا و از مي من سرخوش شو، بيا و دُردانه‌ام شو ...»

و من، من غفلت زده‌ي اسير هامون!

آه نازنين خدايم! با تو چه كردم؟! با خود چه كردم؟!

و آه اي گمنام نامي تر از ستاره‌ي سهيل؛

چه بزرگوار بودند آدميان خطه‌ي تو! چه جوانمرد! چه ياري دهنده!

روزي به صفحه‌ي دلم از روي بي حوصلگي نوشتم: دلم! فقط كمي هامون زده شدم، همين!

اما دلم فريب نمي خورد، مگر مي شود دل خود را هم فريب داد؟!

دلم هنوز به طلوع نيلوفر اميد داشت، به خداي كعبه سوگند بوي اميد تمام وجودم را تسخير كرده بود!

امّا هنوز نداي عزازيل از دور دست هاي ظلماني‌ام شنيده مي شد و آه از اين عزازيل كه چه بر سرم آورد، و مي دانم كه فرداي قيامت زير بار هيچ كدام نخواهم رفت!

و خدايم، خداي بي كران آمرزنده‌ام دست دراز كرد و به سرانگشتی از مرداب بيرونم كشيد.

مُهر سفري را بر پيشانيم زد كه باورش تا دل سفر هم برايم نا ممكن بود!

ويزاي دلم به مقصد بي ستون مهر و موم شد.

و من نه درد فرهاد كشيده و نه رخ شيرين ديده، راهي بيستون شدم.

و آمدم چه فرهادها ديدم تيشه به دست كه نه رخ شيرين بر سنگ بلكه تمثال شيرين را بر لوح دل مي نگاشتند. تيشه به ريشه‌ي خود مي زنند و تخم شيرين را در نهادشان مي پراكندند و دير نبود كه شيرين ها از فرهادها برويند!

و تو اي فرهاد گمنام؛

كدامين بيستون سهم شيرينت بود كه من سجده گاه خويش كردم؟

كربلاي شرهاني؟  عطش فكّه؟ علقمه‌ي طلائيه؟ خروش اروند؟ دل سوخته‌ي چزّابه؟ يا غربت زهراي (س) شلمچه؟!

و از زماني كه بيستون فرزندان زهرا (س) را دیدم به دنبال تيشه‌ام، تيشه‌اي كه دمار از ريشه‌ي سرخوش برآرد تا طلوع شيرين را از پس دنياي ظلمانيم به نظاره بنشينم.

فقط دعایم كن كه دير نشده باشد و هنوز بهار زندگيم پايدار باشد!

شفاعتم كن كه خداي بي كران آمرزنده‌ام در اين راه پر تلاطم تنهايم مگذارد.

و شما گمنامان پر آوازه؛ شمايي كه به گفته‌ي سيّد علي – که جانم فداي لبخندش باد –ستاره هاي راهنماييد، خضر راهم شويد و تا وصال آب حيات دستم را رها نكيد.

من نيز تشنه‌ي شيرينم ...                             راه بيستون را نشانم دهيد ....

                                                                                          ف . ح 

تعداد بازدید از این مطلب: 319
موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود